آیا معجزهی شکرگزاری را باور دارید؟
آیا معجزهی شکرگزاری را باور دارید؟«کسانی که به معجزهی شکرگزاری اعتقاد ندارند، آن را نمییابند.»
روالد دال (۱۹۹۰ – ۱۹۱۶) – نویسنده
زمانی را به خاطر آورید که بچه بودید و زندگی بهت و حیرت شما را برمیانگیخت. زندگی حیرتانگیز به نظر میرسید و کوچکترین چیزها شما را به طور کامل شگفتزده میساخت. نشستن شبنم روی چمنها، پرواز پروانهها یا هرگونه برگ یا سنگ ناآشنا شما را شیفتهی خود میکرد. وقتی یکی از دندانهاتان میافتاد به وجد میآمدید، چراکه این بدان معنا بود که آن شب فرشتهی دندان به سراغتان خواهد آمد. در آن دوران، روزها را برای فرارسیدن شب کریسمس میشمردید! با این وجود نمیدانستید که بابانوئل چگونه میتواند در یک شب به سراغ تمام بچههای دنیا برود و شگفتا که هیچگاه هم شما را فراموش نمیکرد!
گوزن شمالی میتوانست پرواز کند، آنجا فرشتهها در باغ بودند، حیوانات خانگی به انسانها میمانستند، اسباب بازیها شخصیت داشتند، رویاها به واقعیت میپیوست و شما میتوانستید ستارهها را لمس کنید. قلب شما از شادی سرشار بود، گسترهی تخیلات شما هیچ پایان و محدودیتی نداشت و باور داشتید که زندگی دلانگیز و زیباست.
احساس نو و زیبایی که همهی ما در بچگی داشتهایم، آن بود که همه چیز را خوب میدانستیم، هر روزمان نوید دهندهی سرگرمیها و رویدادهای تازه است و اینکه هیچ چیزی شادیمان را نقش برآب نخواهد کرد. ولی هنگامی که رشد کردیم و بالیدیم و به بلوغ رسیدیم، مسئولیتها، مشکلات، مصایب و گرفتاریها، خود را بر ما تحمیل کردند و ما نا امید شدیم و آنچه که در کودکی به آن باور داشتیم به یکباره ناپدید شد. این یکی از دلایلی است که در بزرگسالی دوست داریم به بچهها نزدیک باشیم تا دوباره همان احساس دوران بچگی را تجربه کنیم، هرچند اگر برای یک لحظه باشد.
در اینجا باید بگویم، آنچه که زمانی بدان اعتقاد داشتید حقیقت دارد و این نگرش بزرگسالان نا امید به زندگی است که صحیح نیست. معجزهی زندگی حقیقت دارد و به همان اندازهی بودن شما راستین است و به راستی زندگی میتواند بیش از آن چیزی شگفتآور باشد که شما حتی در دوران کودکی میپنداشتید. حتی هیجانانگیزتر و سرگرمکنندهتر از هرآنچه که پیش از این دیدهاید.
هنگامی که میدانید برای تبدیل خواستهها به واقعیت چه کاری باید انجام دهید، آنگاه برای رؤیاهاتان زندگی میکنید، و از چگونگیِ باورمندیتان به معجزهی زندگی شگفتزده خواهید شد!
شاید شما پرواز گوزن شمالی را نبینید ولی خواهید دید تمام چیزهایی که همیشه دوست میداشتید در برابر چشمانتان ظاهر میشوند و آنچه که مدتهای طولانی در رؤیاهاتان بوده، به ناگهان رنگ واقعیت میگیرد و به وقوع میپیوندد. شما هیچگاه درنخواهید یافت که چگونه همه چیز به هم گره میخورد تا رؤیای شما به واقعیت تبدیل شود، چراکه همهچیز به گونهای نامریی عمل میکند، که البته عجیبترین بخش آن است!
آیا حاضرید تا بار دیگر آن را تجربه کنید و بیازمایید؟ آیا حاضرید همچون دوران کودکیتان هر روزتان سرشار از شگفتی شود؟ برای رویارویی با آن شوید!
ماجراجوییِ ما از دو هزار سال پیش آغاز میشود، هنگامی که دانش متغیر زندگی در پس متنی مقدس پنهان بود …
یک راز بزرگ برملا میشود
جملهای که در ادامه میآید از انجیل متی در کتاب مقدس برداشت شده و در طیِ چند سده افراد را سرگشته و از درک خود عاجز نگاه داشته است:
«هرکس که اراده کرده تا بیشتر دریافت کند، به حد کفایت دریافت داشته است. هرکس که اینگونه نخواسته است، داشتههایش از او بازگرفته خواهد شد.»
باید اعتراف کنیم که این متن هنگام خواندن، غیرمنصفانه به نظر میرسد. چراکه میگوید ثروتمند، ثروتمندتر و فقیر، فقیرتر میشود. ولی در این متن معمایی نهفته است که گرهاش باید گشوده شود. رازی که باید برملا شود و هنگامی که به این راز پی ببرید، دنیایی نوین در پیش چشمان شما روشن میشود.
پاسخ این راز که قرنهاست از انسان پنهان مانده یک واژهی ناپیداست: قدردانی (نمک شناسی)
«هرکس که قدردان و سپاسگزار باشد بیشتر و به حد کفایت به او عطا خواهیم کرد. هرکس که قدردان نباشد، هرآنچه راکه دارد از او بازمیستانیم.»
با آشکارسازیِ یک واژهی ناپیدا، یک متن مرموز همچون کریستال، شفاف میشود. دو هزار سال از تاریخ ثبت این متن گذشته است، ولی امروز نیز مانند هر روز دیگر حقیقت آن آشکار است: اگر زمان را برای قدرشناسی مغتنم نشمارید، به بیشتر دست نخواهید یافت و هرآنچه راکه دارید نیز از دست خواهید داد. وعدهای که با قدرشناسی به حقیقت میپیوندد در این واژهها نهفته است: اگر قدردان باشید به شما بیشتر و در حد فراوانی داده خواهد شد.
در کتاب مقدس قرآن، بر وعدهی قدرشناسی تأکید شده است:
«به یاد آور هنگامی را که پروردگارت فرمود: اگر قدرشناس باشی به تو بیشتر عطا خواهم کرد و اگر ناسپاسی کنی بر تو عذابی دردناک را فرود خواهم آورد.»
مهم نیست که پیرو چه دین و آیینی هستید یا به طورکلی آدمی مذهبی هستید یا خیر، این جملههای کتاب مقدس و قرآن، زندگیِ شما را دربرخواهد گرفت. آنها قانون بنیادی و اساسیِ علم و جهان را بر شما آشکار میکنند.
این قانونی جهانی است
قدرشناسی به سان قانونی جهانی عمل میکند که تمامیِ زندگیِ شما را دربرمیگیرد. براساس قانون جذب، که تمام انرژی و نیروی موجود در جهان پیرامون ما را از شکلگیریِ اتمها تا حرکت گیاهان، را دربردارد، «هر چیزی، مشابه خود را جذب میکند.»
این بدان علت است که سلولهای هر موجود زندهای توسط قانون جاذبه در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که این روند دربارهی اشیا نیز صادق است. در زندگیِ شما قانون برتفکر و احساساتتان حکومت میکند. چراکه آنها نیز انرژی هستند، پس هرآنچه را که میاندیشید یا هرچه را که احساس میکنید به سوی خود جذب میکنید. اگر میاندیشید «کارم را دوست ندارم»، «پول کافی به دست نیاوردهام»، «نمیتوانم شریک ایدهآلم را بیابم»، «نمیتوانم قبضهایم را پرداخت کنم»، «او قدرمرا نمیداند»، «بچهام مشکلآفرین است»، «با والدینام راحت نیستم»، «همسرم افتضاحه»، «ازدواج من به مشکل برخورده»، بیشتر آنها را به سمت خود جذب میکنید، ولی اگر بیشتر به چیزهایی بیندیشید که از آنها راضی و سپاسگزارید، مانند «کارم را دوست دارم»، «خانوادهام از من بسیار حمایت میکنند»، «من بهترین تعطیلات را داشتم»، «من امروز احساس فوقالعادهای داشتم» یا «تعطیلات بسیار زیبایی را در پیک نیک در کنار پسرم گذراندم»، شما مخلصانه و صادقانه قدرشناسی را احساس خواهید کرد، قانون جذب به شما میگوید که بیشتر از پیش مسائل و فرصتها را به دست خواهید آورد. همانگونه که آهن به سوی آهنربا کشیده میشود، قدرشناسیِ شما نیز همچون آهنربا عمل میکند. هرچه بیشتر قدرشناس باشید، فراوانی و موهبتهای بیشتری را به سوی خود جذب خواهید کرد. این یک قانون جهانی است!
شما گفتارهایی این چنینی را شنیدهاید: «هرچه بکاری همان را برداشت میکنی»، «از هر دستی بدهی، با همان دست پس میگیری». تمامیِ این گفتارها نشانگر یک قانون است، همچنین بر قانونی جهانی مُهر تأیید میزند که دانشمند فرزانه اسحاق نیوتن، کشف کرد و به جهانیان نمایاند.
اکتشافات علمیِ نیوتن شامل قانون اساسیِ حرکت در جهان است، که یکی از آنها میگوید:
«هرکنش، واکنشی برابر و در خلاف جهت خود را دریافت میکند»
هنگامی که قانون قدرشناسی را با قانون نیوتن درهم میآمیزید، هر کنش شکرگزاری سبب دریافت واکنش متقابل میشود و آنچه که شما دریافت میکنید، همواره برابر با آن قدردانیتان است که به جا آوردهاید. به این معنی که عمل سپاسگزاری باعث دریافت واکنش سپاسگزارانه خواهد بود. این سپاسگزاری هرچه صادقانه و مخلصانهتر باشد (به بیان دیگر هرچه بیشتر سپاسگزار باشید) بیشتر دریافت خواهید کرد.
ریسمان طلاییِ قدردانی
هزاران هزار سال پیش از آفرینش انسان، قدرت قدردانی توصیه و به کار بسته شده است و از آنجا در طیِ سدهها و در قارههای مختلف از فرهنگ و تمدنی به فرهنگ بعدی نفوذ کرده و میکند. مذاهب اصیل اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، سیک و هندوییسم قدرشناسی را در مرکز و هستهی آیینیِ خود قرار دادهاند.
حضرت محمد (که درود خداوند بر اوباد) میفرماید: سپاسگزاری برای فراوانیای که به شما عرضه میشود، بهترین دلیل و بیمهای است برای ادامه یافتن این فراوانی. یکی از متفکرین بزرگ مشرق زمین نیز میگوید: شما هیچ راهی ندارید مگر آنکه قدردان و راضی باشید. لائو تزو گفته است: اگر شما از چیزها به همانگونهای که هستند لذت ببرید، آنگاه تمام دنیا به شما تعلق خواهد داشت. کریشنا گفته است هرچه را که به او تعارف شود با شادی و شعف میپذیرد. حضرت داوود پیامبر از شکرگزاری نسبت به تمام دنیا سخن گفته است، نسبت به هر چیزی که بین زمین و بهشت قرار دارد و مسیح (ع) پیش از هر معجزهاش شکرگزاری به جا میآورده است. در آیین بومیهای استرالیا، تا ماساییها و زولوهای افریقا، ازناواجوهای امریکا، شاونی و چروکی تا تاهیتیها، اسکیمو و بومیهای موآریِ زلاندنو، شکرگزار بودن در ریشهی اولیهی آداب و رسومشان جای داشته است.
«بامدادان، هنگامی که از خواب برمیخیزید، برای دیدن روشناییِ صبح سپاسگزاری کنید، برای غذا و شادیِ زندگیتان سپاسگزار باشید. اگر هیچ علتی برای سپاسگزاری نمییابید، پس مشکلی در خود شما هست.»
ته کومسه (۱۷۶۸-۱۸۱۳)
رهبر قبیلهی شاونی سرخپوستان آمریکا
تاریخ سرشار از اشخاص سرشناس و نامآوری است که شیوهی سپاسگزار بودن را به کار بستهاند، و دستاوردهاشان، آنها را در میان برترین مخلوقاتی قرار داده است که تاکنون زیستهاند: مهاتما گاندی، مادر ترزا، مارتین لوترکینگ، لئوناردو داوینچی، افلاتون، شکسپیر، آئسوپ، بلیک، امرسون، دیکنز، پروست، دکارت، لینکلن، یونگ، انیشتین و بسیاری از متفکران و اندیشمندان دیگر.
اکتشافات علمیِ آلبرت انیشتین،نگرش ما را به جهان تغییر داده است و هنگامی که دربارهی دستاوردهای تاریخیاش سؤال میشود، او تنها از سپاسگزاری نسبت به دیگران میگوید. یکی از ذهنهای بسیار درخشان تاریخ، بیش از صدبار در روز از دیگران سپاسگزاری میکرد. آیا این شگفتآور نیست که بسیاری از ناپیداهای عالم بر انیشتین مکشوف شد؟ او قدرشناسی را در تکتک روزهای زندگیاش تمرین کرد و در مقابل از انواع مواهب و نعمتها برخوردار شد. هنگامی که از اسحاق نیوتن دربارهی راز دستاوردهای علمیاش سؤال شد، او گفت که بر شانهی غولها ایستاده است. در سالهای اخیر، اسحاق نیوتن به عنوان بزرگترین کمک کننده به علم و بشریت شناخته شده است. او همچنین همواره سپاسگزار تمام زنان و مردانی بوده که پیش از او زیستهاند. دانشمندان، فلسفهدانها، مخترعین، کاشفان و پیامبرانی که سپاسگزاری را به کار بستهاند، دستاورد آن را برداشت کردهاند و از توان ذاتیِ آن بسیار آگاه بودهاند. هرچند که هنوز قدرت و نیروی سپاسگزاری برای بسیاری از افراد ناشناخته است. زیرا برای تجربهی سپاسگزاری در زندگیِ خود باید آن را به کار ببندید.
کشف من
داستان من مثالی است از سرنوشت کسی که سپاسگزاری و تأثیرهای آن را در زندگی فراموش کند. اگر شش سال پیش کسی از من میپرسید که آیا انسان شکرگزاری هستم، فوراً پاسخ میدادم، بله، من انسان بسیار قدرشناسی هستم. من وقتی هدیهای دریافت میکنم، کسی در را برایم باز میکند یا کسی کاری برایم انجام میدهد، تشکر زبانی میکنم.
راستاش را بخواهید من به راستی یک انسان قدرشناس نبودم. نمیدانستم که قدرشناس بودن به راستی به چه معناست، و تنها بر زبانآوردن واژهی سپاسگزارم در برخی موقعیتها نشانهی شکرگزار بودن نیست.
زندگیام بدون شکرگزاری بسیار چالش برانگیز بود. من بدهکار بودم، و بدهکاریام هر ماه افزایش مییافت. هرچند به سختی تلاش میکردم، ولی اوضاع اقتصادیام هیچگاه بهبود نمییافت. برای بهبود اوضاع زندگی و تسلط بر بدهکاریِ روزافزونم، تحت شرایط نگرانی و دلشوره و فشارهای مختلف زندگی میکردم. روابط من بین خوب و بحرانی پیوسته همچون آونگی در نوسان بود چراکه من هیچگاه برای دیگران وقت کافی نداشتم. هرچند که به صورت ظاهری سلامت به نظر میرسیدم ولی در پایان هر روز بسیار خسته بودم و به این میمانست که انگار هر فصل سهمی از بیماری برای من به ارمغان میآورد. لحظات شادی را در بودن با دوستان میدیدم یا در زمانی که در تعطیلات میگذراندم ولی این واقعیت که باید هر روز بیشتر کار میکردم تا بتوانم سهم خود را برای این شادیها بدهم آزارم میداد. من زندگی نمیکردم. من از امروز تا روز دیگر زنده میماندم و از پرداخت یک بدهکاری تا بدهکاریِ دیگر، و به مجرد آنکه مشکلی را حل میکردم، مشکلی دیگر به سراغم میآمد و پیش رویم سبز میشد. ولی چندی بعد اتفاقی پیش آمد که از آن روز به بعد، همه چیز را در زندگیام تحتالشعاع قرار میداد. من رازی را دربارهی زندگی کشف کردم و نتیجهی دستاوردم آن بود که هر روز در زندگیام قدردان و سپاسگزار آن چیزی باشم که دارم. در نتیجه رنگ روزهای من عوض شد و هرچه بیشتر سپاسگزاری نشان میدادم، نتایج بیشتر معجزهوار میشد. زندگی من به کلی دیگرگون شد.
برای نخستین بار در زندگی، بدهکار نبودم، و زمانی بسیار کوتاه پس از آن تمام پول مورد نیازم را برای هر کاری داشتم. مشکلات موجود در روابط، کار و سلامتیام، رنگ باخت و به جای رویاروییِ هر روزه با مشکلات و موانع، روزهای من با چیزهای خوبی پُر شد که پیوسته به سراغم میآمد. سلامتی و انرژیِ من به صورت چشمگیری فزونی گرفت و از بیست سالگیام احساس بهتری داشتم. روابطام معنادارتر شد و از click here لحظات خوشی که در کنار خانواده و دوستان داشتم بیشتر لذت میبردم.
بیش از آنچه که تا آن موقع فکر میکردم، احساس شادی داشتم. من سعادتمندانه خوشحال بودم، خوشحالتر از هر زمان دیگر. قدرشناسی، من و زندگیام را به گونهای شگفتانگیز تغییر داد!
نیروی قدرشناسی را در زندگی خود تعمیم دهید
مهم نیست که شما چه کسی هستید، یا کجا هستید یا اینکه شرایط فعلیِ شما چگونه است. نیروی سپاسگزاری تمام زندگیِ شما را دیگرگون خواهد کرد!
من نامههایی دریافت کردهام از هزاران آدم مختلفی که با استفاده از نیروی قدرشناسی خود را از چنگ مصیبت رهانیدهاند. بارها دیدهام که در ارتباط با سلامت افراد معجزههایی پیش آمده در حالی که هیچ امیدی وجود نداشته است. متوجه شدهام که ازدواجهایی از گسستن نجات یافته است و رابطههای شکست خورده بار دیگر از سرگرفته شده و به روابطی موفقیتآمیز بدل شدهاند. من کسانی را دیدهام که از فقر کامل به کامیابی دست یافتهاند و افراد ناامیدی را دیدهام که از شرایط یأس مطلق و قرارداشتن در تنگنا، به زندگییی مسرتبخش و راضی کننده رسیدهاند.
قدرشناسی میتواند به شیوهی معجزهآسایی روابط شما را به روابطی شادیآور و معنادار بدل کند که به شرایط کنونیِ شما بستگی ندارد. قدرشناسی میتواند به گونهای معجزهآسا شما را کامیاب کند. آن سان که پول لازم را برای هر چیز دلخواهی داشته باشید. درجهی سلامت شما فزونی پیدا خواهد کرد و شادمانی را برایتان به ارمغان میآورد که فراتر از تصورات همیشگیِ شما بوده است. قدرشناسی چنان نیرویش را به کار میگیرد که مهارت و شغل شما را بهبود میبخشد و موفقیت شما را افزایش میدهد و شغل رؤیایی و دلخواهتان را برای شما به ارمغان میآورد. در حقیقت به هرچه که میخواهید انجام بدهید و یا داشته باشید، دست خواهید یافت. قدرشناسیِ شما وسیلهای است تا به آن برسید. نیروی شگفتانگیز قدرشناسی زندگیِ شما را به طلا تبدیل خواهد کرد.
همانطور که قدرشناسی را به کار میبندید، درمییابید که چرا رویدادهای ناگوار در زندگیتان رخ داده و چرا جای بعضی موهبتها در زندگیِ شما خالی است. همانگونه که قدرشناسی را به روش زندگیتان تبدیل میکنید، هر بامداد چنان از خواب برمیخیزید که اشتیاق فراوان به زندگی در وجودتان موج میزند. شما خود را عاشق زندگیتان مییابید و همه چیز برایتان فراهم میشود. شما به سبکیِ یک پَر و شادمانتر از هر زمان دیگر خواهید بود. هنگام رویاروشدن با چالشها، میدانید که چگونه بر آنها چیره شوید و از آنها پند بگیرید. هر روزتان سرشار از موهبت خواهد بود و با شگفتیِ بیشتری همراه خواهد شد درست مثل وقتی که بچه بودید!
آیا زندگیِ شما سرشار از موهبت است؟
اکنون شما میتوانید بگویید که در زندگیتان چه میزان از قدرشناسی به کار بستهاید. فقط به جنبههای برجستهی زندگیتان نگاه کنید، پول، سلامتی، شادمانی، شغل، خانه و روابط با دیگران، بخشهایی از زندگیِ شما که با فراوانی همراه است، زمینههایی بوده که از قدرشناسی سود بردهاید و نتیجهاش را تجربه کردهاید. هر زمینهای که خالی به نظر میآید به دلیل نبود قدرشناسی است. این یک حقیقت ساده است: وقتی شما شکرگزار نیستید نمیتوانید در مقابل به اندازهی کافی دریافت کنید. شما از به کارگیریِ نیروی قدرشناسی در زندگیتان جلوگیری کردهاید. هنگامی که قدرشناس نیستید، خود را از جریان سلامت و روابط بهتر و شادی و پول بیشتر و پیشرفت کار و موقعیت یا تجارت، بیبهره ساختهاید. برای به دست آوردن باید از دست بدهید. این یک قانون است. شکرگزاری، سپاس دادن است در غیر این صورت خود را ناکام میکنید و از دریافت آنچه که در زندگی میخواهید بیبهره میمانید. مرز پایین حقشناسی زمانی است که ما قدرشناس نباشیم، ما در زندگیمان همیشه همه چیزها را آماده میانگاریم. هنگامی که میپنداریم همه چیز همیشه فراهم است، در حقیقت آنها را از خودمان میگیریم. قانون جذب میگوید که هر چیزی، مشابه خود را جذب میکند، بنابراین اگر وجود چیزی را همواره تضمینی بدانیم، آن را از خودمان میگیریم. به یادداشته باشید که هرکس قدرشناس نباشد، آنچه که به او ارزانی شده است از او بازپس گرفته خواهد شد.
درست آن است که شما در زندگیتان در زمانهای مختلف شکرگزار بودهاید، ولی برای مشاهدهی تغییرات شدید آن در زندگیتان، باید شکرگزار باشید تا آن را به روش جدید زندگیتان تبدیل کنید.
فرمول سپاسگزاری
دانش یک گنج است و عمل کردن کلید آن.
«ابوزید عبدالرحمن ابن خلدون (۷۳۲ – ۸۰۸) ،جامعه شناس فیلسوف و مورخ»
در تمامیِ مذاهب، اسطورهها و حتی افسانهها آمده است که برای دستیابی به موفقیت، نخست باید «واژههای کلیدی را به زبان آورد».
برای آنکه انرژی حاصل از شکرگزاری را شامل حال خود کنید، نخست باید این واژه را بگویید: سپاسگزارم. نمیتوانم برای شما از چگونگیِ اهمیت واژهی سپاسگزارم در زندگیتان بگویم. برای آنکه زندگیِ قدرشناسانهای داشته باشید و نتیجهی آن را در زندگیتان تجربه کنید باید سپاسگزارم کلمهای باشد که در زندگیتان بیش از همه میگویید و احساس میکنید. این واژه باید به شناسهی شما تبدیل شود. سپاسگزارم، پلی است از وضعیت فعلیِ شما به زندگیِ رؤیاییتان.
فرمول اصلی اینگونه است:
– به عمد واژهی سپاسگزارم را در ذهن و زبان خود تکرار کنید:
– شما هرچه بیشتر به صورت عمدی به کلمهی سپاسگزارم فکر کنید و آن را به کار ببرید، قدرشناسی را بیشتر احساس خواهید کرد.
– هرچه بیشتر به قدرشناسی بیندیشید و بیشتر آن را احساس کنید، فراوانیِ بیشتری دریافت خواهید کرد.
قدرشناسی یک احساس است. بنابراین هدف نهایی در تمرین آن است که هرچه بیشتر آن را احساس کنید، زیرا این نیروی احساسات شماست که به تأثیر آن در زندگیتان شتاب میبخشد. قانون نیوتن، یکی برای یکی است؛ آنچه که میدهید، به صورت برابر دریافت میکنید. این بدان معناست که اگر احساس قدرشناسی را در خود افزایش دهید، نتایج آن در زندگیتان فزونی خواهد یافت تا با احساس شما برابر شود. هرچه احساستان راستینتر باشد و خالصانه قدرشناسی کنید، شما با شتاب بیشتری تغییر مییابید و روند دیگرگونیتان شتاب بیشتری خواهد گرفت.
هنگامی که درمییابید این رفتار به تمرین کمی نیاز دارد و چه قدر راحت میتوانید قدرشناسی را با زندگیتان بیامیزید، و هنگامی که نتایج آن را در زندگیِ خود احساس کنید، آنگاه هرگز به بازگشت به زندگیِ پیشین خود نخواهید اندیشید. اگر قدرشناسی را کمی تمرین کنید، زندگیتان تغییر اندکی خواهد یافت. اگر قدرشناسی را هر روز بیشتر تمرین کنید، زندگیتان به شدت تغییر خواهد کرد و به سوی تعالی خواهد رفت، آنچنان که هرگز تصورش را نیز به ذهن راه نخواهید داد!
یک کتاب کارآمد
همانطور که قدرشناسیِ خود را ابراز میداریم، باید توجه کنیم که بزرگترین قدرشناسی آن نیست که کلمات را بر زبان بیاوریم، بلکه بهتر است که با قدرشناسی زندگی کنیم.
جان فیتز جرالد کندی (۱۹۶۳-۱۹۱۷)
سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحدهی امریکا
در این کتاب، ۲۸ تمرین وجود دارد که به گونهای ویژه طراحی شده است تا به شما بیاموزد که چگونه نیروی قدرشناسی را به کار بگیرید و سلامت، پول و شغل و روابط خود را بهبود بخشید و کاری کنید تا کوچکترین خواستهها و بزرگترین آرزوهاتان به حقیقت بپیوندد. شما همچنین خواهید آموخت که چگونه مشکلات خود را حل کنید و هرگونه موقعیت منفی را تغییر دهید.
وقتی این دانش تغییر زندگی را میخوانید، شیفتهی آن خواهید شد و اما این دانش بدون تمرین کردن آنچه که میآموزید، از میان انگشتانتان لیز خواهد خورد و فرصتی که برای تغییر زندگی به دست آوردهاید به راحتی از دست میرود. برای آنکه این اتفاق رُخ ندهد، باید در مدت ۲۸ روز قدرشناسی را تمرین کنید، تا بدین ترتیب دانش را تا ژرفای س